-
درباره چارلز بوکوفسکی
دوشنبه 6 آذر 1402 20:24
چارلز بوکوفسکی یک الکلی خانم باز بود اون هر زنی پیدا میکرد باهاش میخوابید یک قمار باز خسیس و از زیر کار دررو تمام عیار بود. و در بدترین روزهای زندگیش یک شاعر بود شاید آخرین آدمی باشه که برای پندهای زندگی برید سراغش ،یا اینکه توی کتابهای خودیاری چشمتون به اسمش بخوره. ً بوکفسکی میخواست نویسنده بشه ولی...
-
همنشینی با خود
سهشنبه 27 دی 1401 16:58
پس از مدتی کار در شرکت های معتبر، یکدفعه از آدم های اطرافم خسته شدم و تصمیم گرفتم برم جایی کار کنم که با آدما زیاد سروکار نداشته باشم و بیشتر تو لاک خودم باشم تا با افکارم سر کنم و وقت آزادم رو بدون مزاحمت بقیه به مطالعه و تماشای فیلم و ورزش کردن اختصاص بدم تا به کارهای بیهوده و الکی. جامعه گریز نیستم اما ترجیح دادم...
-
درباره نادانی انسان
سهشنبه 3 آبان 1401 14:05
سروش معبد دلفی گفته بود که سقراط داناترین فرد آتن است ،سقراط شگفت زده بود که؛ من که خودم میدانم که نادانم پس رمز این گفته سروش معبد چیست؟ او پس از گفتگوهای متعدد با عالمان ومدعیان علم شهر به این نکته پی بردکه آنان همه نادانند پس نتیجه گرفت که سرّ پیام سروش معبد این بوده که «سقراط داناترین است چون تنها کسیست که«می...
-
عناصر چگونه به وجود آمدند؟
یکشنبه 1 آبان 1401 16:48
وقتی که بیگ بنگ رخ داد و جهان به وجود آمد، جهان عمدتاً از هیدروژن و هلیوم تشکیل شده بود. عناصر سنگین تر مثل کربن موجود در بدنمان تا اکسیژنی که تنفس می کنیم بعداً در اثر واکنش ها و هجوشی هسته ای در هسته ستارگان تشکیل شدند. اما سنگین ترین عنصری که یک ستاره می تواند بسازد آهن است که عدد آن در جدول تناوبی 26 است. با این...
-
غزل روز
دوشنبه 18 مهر 1401 10:09
امروز یاد این شعر حضرت حافظ افتادم و آنقدر با خوندن آن لذت میبرم که گویا لحظه هام دگرگون میشود. دوس دارم اینجا درج کنم شاید از این طریق تونستم این حال خوب رو به چند نفر دیگر هم منتقل کنم. ناگفته نماند همین رو استاد شجریان هم خوندن و میتونین آهنگش رو دانلود کنید و لذت ببرید. خوب باشید. " 1) گل در بر و می در کف و...
-
Magic glasses
شنبه 16 مهر 1401 11:47
گاهی وقتا یه سری اتفاقات باعث میشه که ناخواسته روال زندگی،هدف و مسیری که از قبل در پیش گرفتی به کلی تحت تاثیر قرار بگیره. همان چیزی که نسیم طالب، نویسنده آمریکایی لبنانی تبار از آن به عنوان قوی سیاه یاد میکند. منظور او از قوی سیاه رخ دادن یک اتفاق که کمتر کسی حتی بهش فکر میکرد چه برسه به اینکه پیش بینی کند. چنین...
-
A typical day
شنبه 5 شهریور 1401 15:21
وقتی ساعت پنج و نیم صبح با صدای بچه ها از خواب بیدار شدم که داشتن آماده میشدن برن سرکار دیدم میگرن شدید دارم و سریع باید یه قرص مسکن بخورم تا دردش ساکت بشه. از اینکه امروز روزکار نبودم و میتونستم دوباره بگیرم بخوابم کمی خوشحال شدم. در کل در این بحبوحه بحران اقتصادی و بیکاری و تورم و بی آبی و هزار کوفت دیگه از اینکه پس...
-
در باب زندگی واقعی
دوشنبه 13 تیر 1401 19:54
ما فقط یکبار زندگی میکنیم. در بسیاری از مواقع که جا میزنیم به جای تسلیم شدن و بیخیال شدن و انجام هر تصمیمی اگر بیایم شرایط رو کمی دقیقتر بررسی کنیم میبینیم مشکل خاصی وجود نداره که ما بخایم سریع قافیه رو ببازیم. اکثر مواقع نه تنها مسئله ای وجود نداره بلکه این فقط ناآرامی و بیقراری درونی است که ما رو به انجام تصمیمات و...
-
تاثیر مصرف گل در مقایسه با مستی
جمعه 30 اردیبهشت 1401 02:25
خواستم یکبار هم که شده ماری جوانا رو امتحان کنم و تجربه خودم رو برای بقیه به اشتراک بگذارم. بالاخره یه شب با یکی از دوستام که تازه باهاش آشنا شده بودم امتحانش کردم. بدتر اینکه قبل از آن عرق هم خورده بودم تا تاثیرش چند برابر بشه. در کل میشه گفت شراب سلاحی است در برابر رنج و مشکلات و نگرانی ها اما ماری جوانا سلاحی است...
-
ترس از آزمایش خون
جمعه 22 بهمن 1400 22:31
صبح ساعت هفت با سر و صدای بچه ها بیدار شدم که داشتن لباس میپوشیدن که بریم سرکار. مانند همیشه با بی میلی از رخت و خوابم بیرون اومدم که منم لباس کار بپوشم و برم سرکار. حالم از لباس فرممون هم بهم میخورد و اگه دست خودم بود یه روز هم این لباسا رو نمیپوشیدم اما چارهای نداشتم. تنها دلگرمی ام این بود که شب قبلش به خودم قول...
-
خاطرات شخصی
پنجشنبه 16 دی 1400 18:32
امروز یه آقایی برای کار تعمیر کولر اومده بود و به من گفتن باهاش برو و کنار دستش باش کمکش کن. از لباس خاک گرفته و نیز لکه بزرگی که روی ماسکش بود میشد تشخیص داد تعمیر کار و تکنسینه اما وقتی ازش پرسیدم کارتون چی هست برگشت گفت من مهندس مکانیک سیالاتم. ازم پرسید چقدر سواد داری. منم در جواب نگفتم فوق لیسانس انصرافی گفتم...
-
بی خانمانی
جمعه 10 دی 1400 00:49
ناگهان با صدای راننده بیدار میشی و میبینی به مقصد رسیدی و تو خیلی سریع باید وسایلاتو جمع کنی و اتوبوس را ترک کنی. شب قبل اینکه بخوابی کلی خودت رو دلداری داده ای و به خودت امید دادی اما الان میبینی همه اون امیدها محو شدن و جاش رو ترس و دلشوره گرفته. کوله و وسایلات رو برمیداری و قصد داری برای چند لحظه کناری مکث کنی و...
-
A typical day of my living in Tehran
سهشنبه 7 دی 1400 14:30
Today I slept until 10. Then I headed to Sadeghieh to deliver my documents from that service company I used to work with. I saw an interesting ad on a truck saying "Just Delester is a Delester". It shows the power of brands. What a wonderful world I entered, business and branding. I traveled by bus in...
-
زندگی رندانه من
جمعه 19 آذر 1400 21:08
پس از حدود یکماه خاکخوری و رنج و عذاب در محل کار جدیدم کم کم روال کار داشت دستم میومد و داشتم با شرایط موجود خودم رو تطبیق میدادم و حتی حین کار حرکات مخصوص خودم نیز به راه بود حرکاتی مثل آواز خوندن و قر دادن و حتی داد زدن به سبک وزنه زدن در باشگاه. قبل از این تهران کار میکردم و آگهی اینارو همینجوری توی اینترنت دیدم و...
-
اندر احوالات یه کارگر زحمتکش و دلسوز
یکشنبه 9 آبان 1400 08:38
صبح زود با صدای زنگ گوشی باید بیدار بشی و قبل از ساعت هفت مجموعه رو ترک کنی. جایی که کار میکنم حتی خوابگاه هم نداره و مجبوریم کف رختکن باشگاه پتو و تشک بندازیم و بخوابیم . کارمون ظهر شروع میشه تا ساعت ده شب اما اکثر روزها ساعت شش و نیم صبح باید به زور بیدار بشی و بزنی بیرون چون قراره خانم ها بیان تمرین کنن و ما نباید...
-
A wonderful day in my life
دوشنبه 3 آبان 1400 11:16
Today was great. As usual I woke up early in the morning. I had my breakfast and went out to walking around. I went to the park listening music and enjoying myself. That was great. Coming back on my way I went to fruit market. Fortunately there was a sale on some of the fruits and I took a chance to buy some fruits...
-
چگونه یک خونه بسازیم؟ (قسمت اول)
شنبه 6 شهریور 1400 23:30
زمانی که آشپزی بلد نبودم فکر میکردم آشپزی کار خیلی شاخیه و من از پسش برنمیام. اما بعدها که در یه شهر دیگه دانشجو بودم و مجبور شدم خودم برای خودم غذا درست کنم متوجه شدم غذا درست کردن نه تنها کاری نداره بلکه میتونی از آن لذت هم ببری و اعتماد به نفست هم افزایش پیدا کنه. مصداق همین موضوع رو بعدها در ساخت خونه هم پیدا...
-
تجربه یک روز گردش در تهران
چهارشنبه 16 تیر 1400 10:37
امروز تصمیم گرفتم برم دربند برای تفریح. توی این همه سال که تهران کار میکنم، تصوری که از تهران داشتم یه شهر شلوغ و پرجمعیت، پر از دود و دم و ترافیک و آلودگی هوا بود که همه به نوعی درگیر روزمرگی و شتاب زندگی شدن و از زیبایی های زندگی غافل موندن. تنها تفریحی که توی تهران در تصورم میگنجید رفتن به پارک ها و بوستان ها ویا...
-
با دختری دوست شو که...
یکشنبه 30 خرداد 1400 02:04
با دختری دوست شو که کتاب بخواند. با دختری دوست شو که پولش را به جای لباس خرج کتاب کند. دختری که فضای کمد لباسهایش تنگ باشد. نه از زیادی لباس. از نگهداری کتاب. دختری که لیست بلندی از کتابها را برای خواندن تهیه کرده است. دختری که کارت کتابخانه سالهای کودکیش را هنوز با خود دارد. دختری را پیدا کن که اهل خواندن باشد....
-
عاداتی مفید برای داشتن سبک زندگی سالم
پنجشنبه 20 خرداد 1400 22:34
اگر به دنبال عادات و سبک زندگی سالم میگردید ، لیست زیر مسلما برایتان مفید خواهد بود. تلاش برای داشتن سبک زندگی سالمتر میتواند تا حدودی دشوار باشد. مخصوصا در این عصر که با حجم زیادی از استرس، عدم اطمینان، غذاهای سریع اما ناسالم احاطه شده ایم. وقتی جوانتر هستیم تقریبا تا اواسط دهه سوم زندگیمان، واقعا نیازی نیست خیلی...
-
معرفی فیلم چگونه مجرد باشیم
سهشنبه 11 خرداد 1400 18:17
مجرد ماندن راه درستی میتونه باشه، میتونه راه غلطی هم باشه و اما... و اما برای آلیس، روبین، لوسی، مگ، تام و دیوید. شهر نیویورک پر از قلب های تنهایی است که دنبال کیس مناسب خود میگردند که ممکنه برای یه رابطه عشقی باشه، برای دیدارهای دوستانه باشه یا چیزی از این دست. چیزی که در همه این افراد ازدواج نکرده مشترکه اینه که یاد...
-
در مدح پدر نازنینم
جمعه 13 فروردین 1400 01:09
پدر یک قهرمان است. کسی که با وجود جنگ و نابسامانی اقتصادی و اجتماعی توانسته در نهایت ساده زیستی خانواده ای پرجمعیت را اداره کنه، خرج و مخارج زندگی رو تامین کنه و فرزندانی سالم و صالح تحویل جامعه بده. بارزترین ویژگی پدر شاید پشتکارش باشد. تا جایی که من به یاد دارم او بدون ترس از طرد شدن همیشه خودش بوده، اگر قوه تشخیصش...
-
برگی از زندگی من
دوشنبه 29 دی 1399 05:05
توی اتاق نشستم و دارم حرفای خندهدار سید مفنگی رو گوش میدم. امروز اخراجش کردن و الان برگشته وسایلاشو ببره و پولشو بگیره. گفت میرم با دوستام فوتبال بازی کنم تو هتل اسپیناس! بنده خدا زمانی ورزشکار بوده الان به خاطر رفیق ناباب به این روز افتاده. میگه چندتا ورزش از جمله پینگ پنگ رو بصورت حرفه ای بلدم. از استیل بدنش مشخصه...
-
حال من خوبه
جمعه 28 آذر 1399 12:26
غروب به بعد میرفتیم کارگاه که طبقه پایین بود کارمون رو شروع میکردیم و معمولا تا ساعت سه یا بعضی وقتا تا چهار بامداد طول میکشید. کارمون پخت نان و شیرینی های معمولی بود یا به قول انگلیسی ها کار در Bakery. بعد از آنکه کارمون تموم میشد میومدیم طبقه بالا که یه سویت برای اسکان داشت استراحت میکردیم تا روز بعد. یه مسواکی...
-
برگی از دفتر زندگی من
سهشنبه 25 آذر 1399 06:10
ساعت نزدیک سه نصف شبه. سینی های بربری رو میندازم توی فر. وقتی پخته شدن میارمشون بیرون و یه نفس راحتی میکشم. از شدت خستگی میفتم روی صندلی و از خودم میپرسم من اینجا چکار میکنم؟ جوانی سی ساله با تحصیلات عالی و مسلط به زبان و کامپیوتر مجبور شدم از غرب کشور پاشم به خاطر گذراندن امورات زندگی ام بیام شیراز. در حالی که دوستان...
-
چنین گفت زرتشت
چهارشنبه 9 مهر 1399 18:45
زندگی چشمهی لذت است. اما آنجا که فرومایه نیز آب مینوشد، چاهها همه زهرآگیناند. من دوستار پاکیهایام. باری خوش نمیدارم دیدار پوزههای گشاده به نیشخند را و تشنگی ناپاکان را. آنان در چاه نگاه انداختهاند و اکنون لبخند نفرتانگیزشان از ته چاه به سوی من بَرمیتابد. آب مقدس را با شهوتبارگی خویش زهرآلود کردهاند و چون...
-
خصلت جمع گریزی من
چهارشنبه 19 شهریور 1399 23:15
توی یه پارک در بالاشهر تهران نشستم و دارم جنب و جوش آدما و ماشینا رو نظاره میکنم. کمی اونورترم یه کافه هست که یه گروه دختر و پسر روی صندلی دور هم نشستن دارن غذا میخورن و باهم گفتگو میکنن. هیچ خوشم نمیاد قاطی چنین جمع هایی بشم سر موضوعات پوچ و بی اهمیت گفتگو و تبادل نظر داشته باشم و خوشحال باشم از اینکه گذاشتم اوقات...
-
یادآوری
یکشنبه 16 شهریور 1399 02:29
بعضی اوقات هنگام شروع یک کار جدید، به دلیل نبود اراده میشینم چرتکه میندازم ببینم این کاری که میکنم نتیجه خواهد داد یا نه، به فکر کارهای عظیمی میفتم که در طول تاریخ انجام گرفته. کارهایی که در ابتدا با یه هدفی شروع شده و بعدها با اینکه به نتیجه نرسیده اما مزایا و دستاوردهای فراتر از تصوری رو به همراه داشته. نمونه اش...
-
عبور از مسئله مرگ به واسطه کرونا
سهشنبه 13 اسفند 1398 02:53
اپیکور فیلسوف بزرگ میگوید: آنجا که من هستم، مرگ نیست و آنجا که مرگ هست، من نیستم. پس ترس از مرگ چرا؟». شیوه مواجه آدمی با مقوله مرگ تأثیر شگرفی بر شیوه زیستن او دارد بهگونهای کـه میتواند انسان را به سوی زندگی اصیل و معنادار سوق دهد یا موجب یأس، ناامیـدی و پوچی و بی معنایی زندگی باشد. مرگ آنقدر طبیعی و گریزناپذیر...
-
تاثیر منفی اضطراب بر سیستم ایمنی بدن انسان و راه های جلوگیری از آن
دوشنبه 12 اسفند 1398 13:30
اضطراب میتواند روی سیستم ایمنی تأثیر منفی داشته و بدن را در برابر بیماریها تضعیف کند. شست و شوی مداوم دستها به منظور اطمینان روانی از عدم ابتلا به بیماری نشر اخبار و اطلاعات نادرست، ممنوع کرونا، اولین و آخرین بیماری واگیردار و همه گیر نیست تحرک کافی داشته باشید و در خانه ورزش کنید کمتر اخبار را چک کنید در مورد...