تجربیات و افکار من در زندگی

تجربیات و افکار من در زندگی

دوست دارم زندگی رو...
تجربیات و افکار من در زندگی

تجربیات و افکار من در زندگی

دوست دارم زندگی رو...

دلنوشته

هربار که با پدرم حرفم میشه بهم میگه تو یه آدم ول معطلی که خودتم نمیدونی از زندگیت چی میخای. میگه  از این همه از این شاخه به اون شاخه کردنت خسته نشدی؟ تا کی میخای به این وضع ادامه بدی؟ تو فکر خودم میخام ریشه این رفتارمو بیابم. چرا هرکاری رو که میخام شروع کنم اوایلش پرانرژی ام اما رفته رفته شور و هیجانم تحلیل میره تا جایی که کلا از اون کار دلسرد میشم و نهایتا قیدشو میزنم. علت این عدم پشتکارم چیست و چرا زود وا میدم؟
به نظر خودم برای اینکه آدم در هرکاری پشتکار داشته باشه باید یه گوش ناشنوا داشته باشه و بعد از اینکه هدفشو انتخاب کرد در مسیر دستیابی به آن نباید بذاره کسی یا چیزی مانع کارش بشه و تا به آن نقطه نرسید دست از تلاش برنداره. یکی از محرک ها و انگیزه های فرد در این راه باید این باشد که در حوزه خودش جزو تاپترین ها باشد و کارش را با جان و دل انجام دهد و فرقی نمیکنه در چه زمینه ای فعالیت میکنین. یادمه در دوران دانشگاه از یکی از استادامون درباره خوب و بد بودن رشته ها میپرسیدیم اونم جواب داد هیچ فرقی نمیکنه که شما چی میخونین فقط سعی کنید در هر جایی که هستین جزو بهترینهای اون رشته باشید گیرم که رشته شما قورباغه شناسی باشه. الان که فکرشو میکنم میبینم واقعا حق با ایشونه. مثال بارز این موضوع دوتا از دوستامون هستن که هردو در یک رشته تحصیل میکردن. یکیشون با اینکه در دانشگاهی بهتر تحصیل میکرد از ترس اینکه مبادا پس از فارغ‌التحصیلی نتونه کار پیدا کنه انصراف داد اما اون یکی توی رشته خودش نهایت تلاششو کرد و همواره جزو بهترین ها بود تا اینکه رتبه اول کنکور ارشد شد و پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد خود با پشتکار و تلاش مستمر توانست از یکی از بهترین دانشگاههای استرالیا بورس تحصیلی بگیرد و به هدف خودش برسد. 

زندگی تئاتری دلهره‌آور

چه کابوس بدی دیدم دیشب. خواب دیدم که ناخواسته و بدون هیچگونه آمادگی قبلی در انظار عموم قرار گرفتم و قراره برای  جمعیت کثیری سخنرانی کنم. مکان سخنرانی و حتی موضوع آن یادم نمیاد فقط دلهره و ترس و دستپاچگی ناشی از عدم آمادگی قبلی یادمه که بس رعب آوربود. خوب شد که زود از خواب پریدم و فهمیدم این فقط یه خواب بود اما پا به دنیا نهادن و زندگی ما بسیار شبیه به چنین خوابی است با این تفاوت که این دیگر خواب نیست بلکه حقیقته‌. درست مانند این خواب ما هیچ نوع آمادگی قبلی و یا انتخاب مکان و زمان این رویداد نداریم بلکه بصورت کاملا ناگهانی به صحنه کشیده شده ایم . مجبوریم همه چیز را بپذیریم و با دلهره هستی روبرو بشیم با تلخی ها و شیرینی های زندگی بسازیم و این بازی ناخواسته را  تا انتها ادامه بدیم. و چقدر تلخ است وقتی آگاهی پیدا میکنیم که سرانجام همه ما نیستی است. کاش زندگی هم فقط یک خواب باشد و همه این نابسامانی‌های اقتصادی و سیل ویرانگر اخیر همه و همه توهمی بیش نباشد.

سخن بزرگان




چارلز بوکوفسکی از نویسنده و شاعر سرشناس آمریکایی است که سبکی منحصر به فرد و به نوعی ساختارشکنانه در نویسندگی دارد. آثار او در عین سادگی بسیار پرمحتوا و تاثیرگذار است. در اینجا چند تا جمله کوتاه از این نویسنده را نقل میکنیم تا شاید شما نیز مثل من شیفته نوشته هایش شوید.

"تفاوت بین دموکراسی و دیکتاتوری اینست که در دموکراسی

اول رای می دهی و بعدا دستور می گیری ؛

اما در دیکتاتوری دیگر مجبور نیستی وقتت را برای رای دادن تلف کنی."

"اگر من یک الاغ هستم . باید آن را بگویم .

اگر آن را نگویم . شخص دیگری آن را خواهد گفت .

اگر من اول بگویم . دیگران خلع سلاح می شوند."

"بعضی از مردم هیچ وقت دیوانه نمی شوند. چه زندگی واقعا مزخرفی باید داشته باشند."

"بیشتر مردم دنیا دیوانه بودند

آنها که دیوانه نبودند عصبی بودند

آنها که دیوانه و عصبی نبودند احمق بودند."

"بعضی صبح ها از خواب پا میشی. با خودت فکر می کنی: نمی تونم از پسش بربیام.
بعد تو دلت میخندی. چون یاد تمام صبحهایی میوفتی که این فکر رو داشتی."

"ما اینجا هستیم تا آموخته های کلیسا . مراجع دولتی و سیستم آموزشی مان را یاد نگیریم.

ما اینجا هستیم تا شراب بخوریم . ما اینجا هستیم تا جنگ را از بین ببریم.

ما اینجا هستیم تا به شگفتی ها بخندیم و زندگیمان را چنان به خوبی خواهیم گذراند که مرگ

از همراه بردن ما بر خود خواهد لرزید."

چرا تصمیم به مهاجرت دارم؟

فکر کردن به مهاجرت یکی از دلمشغولی‌ها و اهداف این روزهای بسیاری از جوانان است. به عنوان یک از افرادی که مدام سودای مهاجرت را در سر میپروانم، موارد زیر از دلایل و عللی است که میتوانم در توجیه خوب بودن مهاجرت برای شخص بنده عنوان کنم. 
بهره مندی از اقتصاد سالم
بهره مندی از یک قانون خوب و تجربه حس قانونمداری

بهره مندی از مزایایی همچون بیمه، رفاه و سلامت

مهیا بودن فضای سالم کسب و کار
امنیت شغلی و اجتماعی
تباه نشدن تلاش و زحمت فرد در زندگی
بالا بردن احتمال خوشبختی نسل های بعد خود 
ماشین خوب سوار شدن
بودن میان جامعه‌ای با فرهنگ رانندگی به مراتب بالاتر
بودن در میان جامعه‌ای که اکثریت آن اهمیت هنر را دریافته اند
بهره مندی از قانون حق تکثیر
حس ماجراجویی و ریسک پذیری
تمایل به کسب تجارب تازه و شاید داشتن آزادی اندیشه

روز جهانی زمین

امروز ۲۲ آوریل و روز جهانی  زمین است.

در ۲۲ آوریل سال ۱۹۷۰ میلیون‌ها نفر به خیابان‌ها ریختند تا اعتراض خود را نسبت به

۱۵۰ سال انقلاب صنعتی نشان دهند.

آلودگی هوا در ایالت متحده و کشورهای دیگر به حد مرگ‌باری رسیده بود به طوریکه تکامل کودکان را با تاخیر مواجه کرده بود. از آن سال این روز به روز زمین نام گذاری شد.

در این روز بیش از یک میلیارد انسان در ۱۹۲ کشور در روزِ زمین شرکت کرده و به احترام تنها سیاره‌ای که #حیات در آن شکل گرفته و میلیون‌ها گونه‌ی جانوری را در دامان خود پرورش داده، به پاک سازی شهرها، جاده‌ها و طبیعت می‌پردازند.

این رسم توسط یک فعال صلح، به نام جان  مک‌کانل در اجلاس یونسکو معرفی شد.