تجربیات و افکار من در زندگی

تجربیات و افکار من در زندگی

دوست دارم زندگی رو...
تجربیات و افکار من در زندگی

تجربیات و افکار من در زندگی

دوست دارم زندگی رو...

دلم از دنیا گرفته

دلم گرفته. از این روزگار. از این دنیای کثیف. از آدم های این دور و زمونه که دیگه کمتر میشه توشون یه خصلت خوب پیدا کرد. نه عشق و محبت دیگه معنایی داره، نه برادری مونده، نه صفا و صمیمیت مونده. دیگه حتی دلخوشی هم نمونده و بر خلاف قدیما خنده به ندرت روی لبان مردم نقش میبنده. اینجا دیار مردمی بوده که ویژگی بارزشون صفا و صمیمیت بوده اما امروز چیزی که من درشون میبینم عصبانیت، سرخوردگی، خشونت، دورویی، نامردی و بسیاری عادات بد دیگه است. این روزها دیگر اثری از وفا، رفاقت،دوستی و مردونگی نمیشه یافت و دغدغه اصلی مردم فقط شده پول و ثروت اندوزی. معنویات به شدت در حال رنگ باختن است و انسان ها در پشت نقاب تمدن و فرهنگ، فقط در پی غرایز حیوانی خود هستند و آرزوی همه آنها بدون استثنا با پول و ثروت گره خورده...
تنها چیزی که میتونه حالمو یکم خوب کنه شاید این ترانه باشه:
وقتی عزیزی میره از دستمون
وقتی بلا میباره از آسمون
وقتی آدم رونده میشه از خونه
چاره ای نیست جز گوشه میخونه
اونوقت آدم می میزنه، به زندگی هی میزنه
خودشو فراموش میکنه به حرف دل گوش میکنه
واسه اینه که همدم مستا شدم
رفیق پیمونه به دستا شدم
از خود و بیگانه جفا دیده ام
از می و میخونه وفا دیده ام
وقتی آدم با غم میشه همخونه
کسی ازش نمیگیره نشونه
وقتی خونه درست مث زندونه
چاره ای نیست جز گوشه میخونه

نظرات 1 + ارسال نظر
انسان جمعه 13 اردیبهشت 1398 ساعت 23:47 http://tarah1368.blogsky.com

منم خسته شدم
به وبلاگ منم بیا خوشحالم میکنی

سلام چشم حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد