تجربیات و افکار من در زندگی

تجربیات و افکار من در زندگی

دوست دارم زندگی رو...
تجربیات و افکار من در زندگی

تجربیات و افکار من در زندگی

دوست دارم زندگی رو...

چنین گفت زرتشت

زندگی چشمه‌ی لذت است. اما آنجا که فرومایه نیز آب می‌نوشد، چاه‌ها همه زهرآگین‌اند.

من دوستار پاکی‌های‌ام. باری خوش نمی‌‌دارم دیدار پوزه‌های گشاده به نیشخند را و تشنگی ناپاکان را.

آنان در چاه نگاه انداخته‌اند و اکنون لبخند نفرت‌انگیزشان از ته چاه به سوی من بَرمی‌تابد.

آب مقدس را با شهوت‌بارگی خویش زهرآلود کرده‌اند و چون رویاهای پلیدشان را «لذت» نامیدند، واژه‌ها را نیز به زهر آلودند.



 از کتاب  چنین گفت زرتشت

شاهکار نیچه


خصلت جمع گریزی من

توی یه پارک در بالاشهر تهران نشستم و دارم جنب و جوش آدما و ماشینا رو نظاره میکنم. کمی اونورترم یه کافه هست که یه گروه دختر و پسر روی صندلی دور هم نشستن دارن غذا میخورن و باهم گفتگو میکنن. هیچ خوشم نمیاد قاطی چنین جمع هایی بشم سر موضوعات پوچ و بی اهمیت گفتگو و تبادل نظر داشته باشم و خوشحال باشم از اینکه گذاشتم اوقات فراغتم اینجوری الکی از دستم بره. ذاتا من آدم اجتماعی ای نیستم و ترجیح میدم تنها باشم و از جماعت انسان ها دوری کنم. البته زمانی که کالج درس میخوندم، پیدا کردن یه همدم خوب و مناسب تبدیل به دغدغه های اصلیم شده بود اما پس از آنکه تجربه اش کردم، فهمیدم چنین روابطی بیشتر وقتمو میگیره و حالا ترجیح میدم با تنهایی و افکار خودم سر کنم تا با چرت و پرت گفتنای عامیانه و بدردنخور. دور و بر خودمو که نگاه میکنم کلی فیلتر سیگار روی زمین افتاده و چند متر آنطرف تر چند تا جوان رو میبینم که یکیشون در حالی که ماری جوانا رو توی یه تیکه کاغذ میریزه و از من میپرسه مخبری؟ منم جواب دادم نه داداش راحت باش. این ملت دیگه خیلی تهشو درآوردن. هر بچه ای رو که میبینی یه پاکت سیگار تو جیبشه و دود و دم تقریبا برای همه مد شده. واقعا این آدم ها دلشون به چی خوشه و از چه چیزایی لذت میبرن. گمونم برگردم همون پستوی خودم از همه چی بهتر باشه

یادآوری


بعضی اوقات هنگام شروع یک کار جدید، به دلیل نبود اراده میشینم چرتکه میندازم ببینم این کاری که میکنم نتیجه خواهد داد یا نه، به فکر کارهای عظیمی میفتم که در طول تاریخ انجام گرفته. کارهایی که در ابتدا با یه هدفی شروع شده و بعدها با اینکه به نتیجه نرسیده اما مزایا و دستاوردهای فراتر از تصوری رو به همراه داشته. نمونه اش ساخت دیوار چین که در طول قرن ها توسط سلسله های مختلف ساخته شد. با اینکه این بنا در نهایت به اتمام نرسید اما الان به عنوان یک میراث بزرگ جهانی در دنیا مطرح است. اگر از همان ابتدا اونام مث ما میومدن حساب کنن ببینن می ارزه یا نه دیگه سنگ روی سنگ بنا نمیشد. شروع یک کار جدید در ابتدا خیلی سخت و آزاردهنده است اما پس از مدتی که بدان عادت کردی از خبرگی و مهارت خودت لذت میبری و نسبت به توانایی های خود احساس غرور میکنی تا اینکه با گذشت زمان از توجه و احترام دیگران نیز برخوردار خواهی شد

عبور از مسئله مرگ به واسطه کرونا


اپیکور فیلسوف بزرگ میگوید: آن‌جا که من هستم، مرگ نیست و آن‌جا که مرگ هست، من نیستم. پس ترس از مرگ چرا؟».
شیوه مواجه آدمی با مقوله مرگ تأثیر شگرفی بر شیوه زیستن او دارد به‌گونه‌ای  کـه میتواند انسان را به سوی زندگی اصیل و معنادار سوق دهد یا موجب یأس، ناامیـدی و پوچی و بی معنایی زندگی باشد.
مرگ آن‌قدر طبیعی و گریزناپذیر است که وقتی به گمان خود هیچ علتی برای پایان زندگی نمی‌یابیم، علت را “مرگ طبیعی” مینامیم.
در روزگار مدرن  به دلیل تزلزل و تردید انسان،این ترس هر روز فراگیرتر شده و به مثابه اضطراب اساسی مـدرن بـروز و ظهـور یافتـه است؛ به طوری که تمام تلاشهای انسان مدرن معطوف به فرار از این ترس است.
غیر از طبیعی بودن مرگ، ترس از خود مرگ نیز آنقدر طبیعی است که به گفته روانشناسان، محرک تمام انگیزه های ما در زندگی مانند حفظ بقاست.
جدای از مرگ طبیعی، مرگ بر اثر سوانح و بیماری همیشه در کمین ما بوده و هست، اما ما انسان‌ها معمولاً آن‌ها را فراموش می‌کنیم و چندان جدی نمی‌گیریم.
خوب یا بد، ما غافلان از مرگ، ما که عادت کرده‌ایم از کنار این مسئله بگذریم و آن را نبینیم، اکنون با آن روبرو شده‌ایم:

کرونا اگر چه از بسیاری از عوامل مرگ‌آور دیگر مانند استاندارد نبودن اکثر خودروهایمان و یا ویروس آلودگی هوا، ضعیف‌تر است، اما از آنجا که شکل گسترش و شیوع آن، شبیه یک بخت آزمایی است می‌تواند برای بسیاری از ما نگران‌کننده باشد. انگار به اجبار ما را به یک بازی خطرناک کشانده اند و هرچند احتمال زنده‌ماندن ما در این بازی بالا به نظر می‌رسد، اما بی قاعدگی این بازی باعث شده که گروهی از ما خود را ببازیم.
شیوه درست رویارویی با این نگرانی، غیر از دستورالعمل های معمول، “عبور از مسئله‌ی مرگ” است: این که یک بار “بپذیریم” ممکن است هریک از ما برنده این نابخت آزمایی شویم. واقعیتی که پیش از کرونا هم وجود داشته اما در چشم بسیاری از ما، هیچ وقت جدی گرفته نشده است.
پس از پذیرش چنین واقعیتی، میتوانیم به خودمان برگردیم، اینکه تا این لحظه عمرمان چگونه گذشته است.ببینیم با عمرمان چه کرده‌ایم: به خاطر همه ی کارهای خوبی که کردیم؛ همه‌ی کارهای بدی که می‌شد بکنیم و نکردیم؛ همه‌ی تلاش‌هایی که به خرج دادیم و دستاوردهایی که کسب کردیم؛ و همه‌ی دستاوردهایی که کسب نکردیم اما نتوانستند تلاش‌مان را کم و امیدمان را ناامید کنند، به خودمان افتخار کنیم.
به خودمان، به خاطر همه‌ی آنچه تا امروز گذرانده‌ایم – حتی اگر فردایی در کار نباشد – آفرین بگوییم. آری این بار با نگاه همدلانه به خودمان نگاه کنیم و خودمان را دوست بداریم.
سپس میتوانیم به خود متعهد شویم که در صورتی که زمستان سال بعد نیز زنده بودیم چه کارهایی بکنیم: از تابستان یا زمستان سال بعد بگوییم؛ از همه‌ی کارهایی که اگر ماندیم، انجام خواهیم داد؛ کتابهایی که خواهیم خواند؛ سفرهایی که خواهیم رفت؛ و عشق‌هایی که خواهیم ورزید.

تاثیر منفی اضطراب بر سیستم ایمنی بدن انسان و راه های جلوگیری از آن



اضطراب می‌تواند روی سیستم ایمنی تأثیر منفی داشته و بدن را در برابر بیماری‌ها تضعیف کند.


شست و شوی مداوم دست‌ها به منظور اطمینان روانی از عدم ابتلا به بیماری


نشر اخبار و اطلاعات نادرست، ممنوع


کرونا، اولین و آخرین بیماری واگیردار و همه ‌گیر نیست


تحرک کافی داشته باشید و در خانه ورزش کنید


کمتر اخبار را چک کنید


در مورد نگرانی‌ها و احساسات‌تان حرف بزنید


موسیقی گوش کنید


به اندازه کافی استراحت کنید